توماس ادیسون (Thomas Edison)‏ (زاده ۱۱ فوریه ۱۸۴۷ – مرگ ۱۸ اکتبر ۱۹۳۱) مخترع و بازرگانی آمریکایی بود. او وسایل متعددی را طراحی یا کامل کرد که مهم‌ترین و معروف‌ترین آن‌ها لامپ رشته‌ای است.

هنگامی که ادیسون در دوره ابتدایی درس می‌خواند مدیر مدرسه وی اعتقاد داشت که ادیسون شاگرد کودنی است و عذر وی را از مدرسه خواست. ادیسون در طول حیات علمی خویش توانست ۲۵۰۰ امتیاز اختراع را در ایالات‌متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان به نام خود ثبت کند که رقمی حیرت‌انگیز و باورنکردنی به نظر می‌رسد. واقعیت این است که بیشتر اختراعات وی تکمیل‌شده کارهای دانشمندان پیشین بودند و ادیسون کارمندان و متخصصان پرشماری در کنار خود داشت که در پیشبرد تحقیقات و به سرانجام رسانیدن نوآوری‌هایش او را یاری می‌کردند. دهنی ذغالی تلفن، ماشین چاپ، میکروفن، گرامافون، دیکتافون، کینتوسکوپ (نوعی دستگاه نمایش فیلم)، دینام موتور و لاستیک مصنوعی از جمله مواد و وسایلی هستند که به دست ادیسون و همکارانش ابداع یا بهینه شدند.

ادیسون که از سوی خبرنگار یک روزنامه «جادوگر منلو پارک» لقب گرفت، یکی از اولین مخترعانی بود که توانست با موفقیت، بسیاری از اختراعات خود را به تولید انبوه برساند و به همین دلیل غالباً ایجاد اولین آزمایشگاه تحقیقاتی صنعتی را به او نسبت می‌دهند.

اما چه عوامل محیطی حرفه ادیسون را شکل دادند؟ چه ویژگی‌های شخصیتی ادیسون در موفقیت او تأثیرگذار بودند؟ و چه درس‌هایی را می‌توانیم از زندگی ادیسون بگیریم؟ در ادامه به این پرسش‌ها پاسخ داده خواهد شد.

عوامل محیطی

یک عامل بسیار مهم که تأثیر به سزایی بر موفقیت ادیسون داشت، دورانی بود که وی در آن زندگی می‌کرد. اواخر دهه ۱۸۰۰ و اوایل دهه ۱۹۰۰ عصر انقلاب صنعتی در ایالات‌متحده و دنیا بود. در آن دوران اکتشافات علمی متعددی در حال وقوع بودند که میزان اهمیت آن‌ها در زندگی افراد در حال بیشتر شدن بود.

فردی با توانایی‌های مکانیکی و زمینه علمی – مانند ادیسون – این فرصت را داشت که بسیاری از وسایل مورد نیاز را اختراع کند یا بهبود دهد. مخترعان بزرگ بسیاری در این دوران وجود داشتند – به خصوص در حوزه وسایل الکتریکی – مانند تسلا و وستینگهاوس.

(جالب توجه است، فرصت‌های امروزی در زمینه توسعه نرم‌افزارهای رایانه‌ای مشابه دوران ادیسون و تسلا و اختراعات آنان است.)

اگرچه ادیسون در هر عصری که زندگی می‌کرد حتماً فردی موفق بود، او با این اقبال روبرو شد که در دورانی متولد شود که فرصت‌های بسیاری در زمینه اختراعات الکتریکی وجود داشت. او همچنین در خانواده خوبی متولد شده بود که روش‌های علمی و عادات کاری را به خوبی به او یاد داده بودند.

شخصیت و عادات کاری

زندگی‌نامه‌های مختلف از توماس ادیسون نکاتی را درباره ویژگی‌های شخصیتی و عادات کاری وی ارائه می‌دهند؛ اما همچنین آن‌ها نیمه تاریکی از شخصیت او را نیز آشکار می‌کنند که ناشی از میل شدید او به موفقیت بود. هر دو این جنبه‌ها برای بسیاری می‌توانند درس‌هایی را در بر داشته باشند.

ادیسون کنجکاو، باریک‌بین، دارای روحیه رقابتی و سخت‌کوش بود.

کنجکاوی در مورد مسائل فنی

ادیسون کنجکاوی شدیدی نسبت به مسائل فنی داشت. او می‌خواست بر مهارت‌های فنی و فناوری‌های جدید دوره خود تسلط کامل پیدا کند. کنجکاوی سیری‌ناپذیر وی او را به حوزه‌های مختلفی از فلزکاری گرفته تا تولید پلاستیک و سرانجام موفقیت‌های لامپ الکتریکی، ضبط صدا و صدها اختراع دیگر سوق داد.

باریک‌بینی در کار

ادیسون با باریک‌بینی برنامه‌ریزی می‌کرد. او نقشه‌های دقیقی از ایده‌ها و اختراعات خود ترسیم می‌کرد. او همچنین فعالیت‌های تجاری خود به دقت ثبت می‌کرد. از سن ۲۰ سالگی، ادیسون گزارش‌های دقیق از آزمایش‌های خود نگهداری می‌کرد.

روحیه رقابتی

ادیسون به شدت روحیه رقابتی داشت. بسیاری از پروژه‌های او در واقع در جهت رقابت با دیگر دانشمندان و آزمایشگاه‌ها بودند. در این بین نه تنها مسئله کسب سود مطرح بود، بلکه شهرت او به عنوان بزرگ‌ترین مخترع دنیا در معرض خطر بود.

این روحیه رقابتی جنبه‌ای تاریک به خود گرفت زمانی که وی نیکولا تسلا را فریب داد و سهم مشارکت وعده داده‌شده به او را زمانی که برایش کار می‌کرد به او نپرداخت. او همچنین بسیار تلاش کرد تسلا را بی‌اعتبار کند، از آنجایی که او را به عنوانی حریفی در رقابت بر سر عنوان بزرگ‌ترین مخترع برق می‌دانست. البته، دلایل مالی هم در این امر دخیل بودند، از آن جایی که ایده‌های تسلا می‌توانستند شرکت‌های ادیسون را متحمل ضرر بالایی کنند.

بلندپروازی و سخت‌کوشی

ادیسون به شدت بلندپرواز بود. او قادر بود برای ساعت‌های طولانی بر روی یک هدف یا حل یک مسئله عمیقاً تمرکز کند. او روزانه ۱۶ ساعت برای انجام قراردادهای تازه وقت صرف می‌کرد. حتی در سن ۶۵ سالگی ادیسون هنوز هم هفته‌ای ۱۱۲ ساعت کار می‌کرد.

ادیسون معمولاً طی روز چرت‌های کوتاهی می‌زد که به وی اجازه می‌داد ساعت‌های طولانی در آزمایشگاه کار کند.

ادیسون معتاد به کارش (workaholic) بود. همسر اول او به ندرت او را می‌دید. او ۶۰ ساعت متوالی بر روی پروژه‌ای کار می‌کرد که علاقه او را جلب کرده بود و غالباً همزمان چهار یا پنج پروژه را انجام می‌داد.

شعار ادیسون این بود:

«نبوغ یعنی یک درصد الهام گرفتن و نود و نه درصد عرق ریختن»

ادیسون فرصت‌های کسب‌وکار را تشخیص می‌داد. او یک کارآفرین، ترویج‌دهنده ایده‌های جدید و ماهر در سازمان‌دهی دیگران بود.

روحیه کارآفرینی

او روحیه کارآفرینی داشت و به طور مستمر کسب‌وکارهای جدیدی را راه‌اندازی یا پروژه‌های جدیدی را خلق می‌کرد. او این‌ها را به عنوان دنیاهای جدیدی برای تسخیر کردن می‌دانست. با داشتن یک شم تجاری قوی، او می‌دید چه نیازی وجود دارد و به دنبال برآورده کردن آن می‌رفت.

توانایی سازمان‌دهی دیگران

یک ویژگی مهم ادیسون این بود که می‌توانست افراد را سازمان‌دهی کند و در جهت اهداف خود به کار بندد. او توانایی فوق‌العاده‌ای در گرد هم آوردن تیمی از افراد داشت که کاملاً خود را وقف اهداف موردنظر وی می‌کردند. پیش از این که اختراع گرامافون او را در جهان مشهور کند، او قادر بود دیگران را متقاعد کند از پروژه‌های او حمایت کنند و به تیم او ملحق شوند.

ترویج کردن برای تأمین مالی

او به خوبی می‌توانست ایده‌های خود را ترویج کند. او شهرت را دوست داشت زیرا که هم نیاز درونی خود را ارضاء می‌کرد و هم به او کمک می‌کرد سرمایه بیشتری برای پروژه‌های خود به دست آورد. برای مثال، او از موفقیت خود در ساخت یک لامپ رشته‌ای بهره برد تا استفاده از سیستم خود در تأمین برق را ترویج دهد.

ادیسون، وقتی اختراع جدیدی داشت آن را به عموم ارائه می‌داد به شکلی که حداکثر توجه را جلب کند. ادیسون برای نمایش اختراعات خود ارائه‌ها و آزمایش‌هایی خیره‌کننده تعبیه می‌کرد.

نیمه تاریک شخصیت ادیسون

همه چیز را به نام خود تمام کردن

اگرچه ایده‌های بسیاری از پروژه‌هایش متعلق به خود ادیسون بود، اما او کار کارکنانش در آن پروژه‌ها را نیز به نام خود تمام می‌کرد.

غفلت از زندگی خانوادگی

به دلیل تمرکز شدید ادیسون بر روی کارش، زندگی خانوادگی او با مشکلات بسیاری مواجه بود. همسر اول او به ندرت او را می‌دید، زیرا که او برای ساعات طولانی در آزمایشگاهش مشغول کار بود.

فرزند او توماس جونیور چنان از پدر مشهور خود فاصله گرفت که نام خانوادگی ادیسون را کنار گذاشت و از نام‌های مستعار مختلفی استفاده می‌کرد. به علاوه، ادیسون رابطه خود را با یکی از دخترانش قطع کرد زیرا که با یک افسر آلمانی ازدواج کرده بود.

کلام آخر

در زندگی ادیسون درس‌های بسیاری نهفته است. اگرچه بسیاری از توانایی‌های ادیسون ذاتی بودند اما او در طول زندگی‌اش مهارت‌هایی را کسب کرده بود که دستیابی به آن‌ها برای دیگران هم امری ممکن است که عبارت‌اند از:

  • کنجکاوی نسبت به دنیای اطراف
  • آگاهی از روش‌های علمی
  • باریک‌بینی در برنامه‌ریزی و ضبط وقایع
  • بلندپروازی و سخت‌کوشی
  • مهارت سازمان‌دهی دیگران
  • ترویج دادن فناوری‌های جدید

در مقابل، ادیسون خصوصیاتی داشت که لازم است از آن‌ها پرهیز شود:

  • روحیه رقابتی افراط گونه
  • سخت‌کوشی بیش از حد و در نتیجه غفلت از زندگی شخصی و خانوادگی
  • سوءاستفاده از کارکنان
  • همه چیز را به نام خود تمام کردن
ارسال نظر
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)