تصویری که از زندگی روزمره شاعران، نویسندگان و هنرمندان اروپایی داده میشود، مانند زندگی آزاد و بیدغدغهای است که تنها عقاید و بلندپروازیهای ذهن خلاق این مشاهیر آن را محدود میکند.
زندگی به دور از دغدغههای شهرنشینی، متروهای شلوغ، مشاغل تکراری ودغدغهی حقوق ماهانه، و تنها مسئلهای که این هنرمندان لازم دارند که درباره آن تصمیمگیری کنند تعیین زمان استراحت و زمان کار دلخواه آنهاست.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اما تحقیقی که درباره زندگی روزمره و شرایط اجتماعی و اقتصادی دوران زندگی برخی هنرمندان مشهور انجام شده، تصور عامه را از زندگی و عادات روزمره این مشاهیر رد میکند.
این تحقیق که پیرامون نحوه زندگی هنرمندان بزرگی چون بتهوون، ویکتور هوگو یا حتی پیکاسو صورت گرفته، نشان میدهد نه تنها این افراد وقت چندانی برای خوشگذرانی نداشتهاند، بلکه باید مانند سایر نابغههای آن دوران بخش عمده از وقت خود را صرف کارهایی میکردند که به شکل کسلکنندهای تکراری، یکنواخت و در عین حال غیر قابل تغییر بوده است.
این گزارش برگرفته از کتاب «تشریفات روزمره؛ هنرمندان چگونه زندگی میکنند؟» است که در سال 2013، نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی با نام ماسون کوری منتشر کرد. این روزنامهنگار براساس نامههای دوستانه، آثار و دستنوشتههای این مشاهیر، وقت زیادی را صرف مطالعه زندگی آنها برای جمعآوری این مستندات کرد.
«اونوره دو بالزاک»، ساعت شش بعد از ظهر به رختخواب میرفت و در ساعت یک بامداد برای شروع شیفت کاریاش از خواب بیدار میشد. وی پس از هشت تا 9 ساعت کار مداوم در ساعت سه بعد از ظهر به خانه بازمیگشت و حدود سه ساعت تا موقع خواب فرصت استراحت و پرداختن به کارهای ادبیاش را داشت.
فرانتس کافکا نیز به کار کردن در شب علاقهمند بود، با این تفاوت که ساعت کاری او از 10 شب شروع میشد و تا شش صبح ادامه پیدا میکرد.
«ولتر» اما شب، روز و بعدازظهر خود را سرگرم کار بود و در عین حال حدود شش ساعت در روز را صرف پرداختن به کارهای هنریاش میکرد. ولتر تنها چهار ساعت در طول شبانهروز میخوابید.
تعداد اندکی از هنرمندان وقت خود را به ورزش اختصاص میدادند و میتوان گفت تقریبا هیچیک از این هنرمندان علاقهای به ورزشهای صبحگاهی نداشتند. با این حال ویکتور هوگو از ساعت یک بعد از ظهر تا ساعت سه، هر روز به ورزش کردن میپرداخت.
ناباکوف و بتهوون نیز نیمساعت تا یکساعت از بعدازظهر خود را صرف ورزش میکردند و کافکا ترجیح میداد در اوایل شب به ورزش کردن بپردازد.
اما پابلو پیکاسو معمولا تا اواسط ظهر میخوابید و از بعد ازظهر کار خود را شروع میکرد.
گوستاو فلوبر نیز کتابهای خواندنی مانند «مادام بووآری» را در تاریکی شبها از ساعت 10 تا سه نیمهشب و یا از ساعت سه ظهر تا هشت شب مینوشت. سبک زندگی این نویسنده به زندگی پیکاسو شبیه است، با این تفاوت که فلوبر برای حفظ سلامتی خود حدود یک ساعت از ظهرها را به ورزش کردن اختصاص میداد.
در نهایت تنها «ویستن هیو آودن»،شاعر انگلیسی و بنجامین فرانکلین، ریتم زندگیشان با آنچه که عامه مردم آن را یک روش زندگی معمول میدانند مطابقت داشت: یک شب خواب کامل هفت ساعته، سه زمان استراحت در طول روز و دو شیفت کاری صبح و بعد از ظهر.
همچنین هاروکی موراکامی، نویسنده کتاب «کافکا در کرانه» که علاقه خاصی به دویدن دارد، راس ساعت 9 شب به رختخواب میرود و ساعت چهار صبح برای خلق آثار برجستهاش بیدار میشود. او تا ساعت 12 ظهر بیوقفه روی کارش تمرکز میکند و سپس از ساعت یک تا 9 شب را به استراحت میپردازد.