ما می‌دانیم اگر فرزندانمان دچار اضافه وزن هستند با احتمال بیشتری در سنین بالاتر دچار بیماری دیابت (افزایش قندخون) خواهند شد. همچنین می‌دانیم اگر فرزندانمان تحرك كافی نداشته باشند برای ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی در سنین بالاتر مستعدتر هستند اما در اینجا یك سوال مهم مطرح است: «آیا می‌توان پیش‌بینی كرد كه چه كودكان یا نوجوانانی در سنین بالاتر با احتمال بیشتری ممكن است درگیر بیماری اعتیاد شوند؟»

نزدیك به 10 سال است كه از نزدیك با بیماران دچار اعتیاد در ارتباط هستم. حقیقتا باید پذیرفت بیماری اعتیاد یكی از شدیدترین بیماری‌هایی است كه یك جوان 20 تا 30 ساله ممكن است دچار آن شود. همیشه وقتی یك بیمار جدید دچار اعتیاد را معاینه می‌كنم این سوال برایم پیش می‌آید كه آیا می‌شد جلوی ایجاد بیماری در این فرد گرفته شود؟ آیا اگر یكی از ویژگی‌های رفتاری یا تفكری این فرد در دورانی از زندگی‌اش اصلاح می‌شد، ابتلا به این بیماری شدید قابل‌پیشگیری بود؟ آیا می‌شد با ارائه آموزش‌هایی یا انجام مداخله‌هایی، تغییراتی در فرد ایجاد كرد به صورتی كه اكنون با بیماری اعتیاد در او مواجه نمی‌شدیم؟ متاسفانه یا خوشبختانه می‌توانم به طور قاطع بگویم كه پس از مدتی مصاحبه و كار با هر یك از این بیماران متوجه می‌شوم كه جواب این سوال‌ها در بسیاری از موارد «بله» بوده است! این جواب می‌تواند برای خانواده‌هایی كه بیماری در میان خود دارند «دردناك» و برای خانواده‌های دیگر «امیدبخش» باشد.
بخشی از این ویژگی‌های اصلاح‌پذیر، درونی هستند یعنی جزئی از ویژگی‌های رفتاری یا تفكری فرزند ما و برخی دیگر از این ویژگی‌ها، تحت‌تاثیر محیط بیرونی افراد هستند. در ادامه به 10 ویژگی فردی كه می‌توانند فرزندان را مستعد بیماری اعتیاد كنند اشاره می‌‌كنیم:

1. هیجان‌های شدید: فرزند من دچار هیجان‌های شدید و در مواردی غیرقابل كنترل می‌شود. برای مثال دچار خشم و پرخاشگری شدید، شادی زیادی و غیرقابل‌كنترل، اندوه و غصه شدید و شكننده یا اضطراب دامنه‌دار و گسترده می‌شود و در كنترل این احساس‌ها و هیجان‌ها و برگشت سریع به وضعیت عادی و طبیعی چندان موفق نیست.

2. عدم تحمل وقفه: فرزند من «صبر ندارد» و نمی‌تواند برای رسیدن به چیزی كه می‌خواهد اندكی تامل كند. اگر قرار باشد بین دریافت یك شكلات همین حالا یا گرفتن دو شكلات ولی نیم ساعت دیگر، یكی را انتخاب كند حتما «گرفتن یك شكلات همین حالا» را برمی‌گزیند. اگر مدتی جایی معطل شود به سرعت بی‌قرار می‌شود و حوصله‌اش سر می‌رود.

3. كوری هیجانی: فرزند من وقتی دچار بی‌حوصلگی، غمگینی یا ناراحتی می‌شود، نمی‌تواند توضیح دهد كه به چه علت اصطلاحا «حالش گرفته شده است». فقط می‌گوید: «حالم بد است» یا «اعصابم خرُد است» یا «حال خوبی ندارم»، اما اینكه این حال گرفته ناشی از خستگی، احساس خجالت، طردشدن از جمع دوستان، حسادت به داشته‌های دیگران، حس نفرت، احساس گناه، شرمندگی یا احساس حقارت است برای او مشخص و روشن نیست. اصطلاحا ما می‌گوییم این فرد دچار «كوری عاطفی» است یعنی نمی‌تواند بین احساسات منفی خود تفكیكی قائل شود یا آنها را به خوبی «ببیند». بعضی از افراد نیز دچار «بی‌سوادی عاطفی» هستند، یعنی نمی‌توانند برای بیان اینكه چه احساسی در درون خود دارند واژگان مناسبی پیدا كنند.

4. پاداش‌طلبی بالا و آسیب‌گریزی پایین: فرزند من اگر صد بار هم به علت رفتار نادرستی دچار آسیب و تنبیه شود، ممكن است بار صد و یكم هم آن رفتار را تكرار كند. یعنی انگار تنبیه‌ها به یاد او نمی‌مانند، اما اگر جایی تشویق شود یا جایزه‌ای به او داده شود، انگار تا ابد یادش می‌ماند. اگر از رفتن به مسافرتی تفریحی یا رستورانی برای غذا خوردن، لذت ببرد و خوشش بیاید حتما اصرار می‌كند تا این تفریح تكرار شود اما اگر در جایی چیزی ببازد یا تنبیه شود. این باخت یا تنبیه تاثیر چندانی در رفتار او نمی‌گذارد. این وابستگی به پاداش‌های بیرونی تا حدی است كه تقریبا هیچ كاری كه در آن سود یا پاداش بیرونی واضحی وجود نداشته باشد توسط فرزند من انجام نمی‌شود.

5. مخاطره‌جویی: فرزندم انگار به مخاطرهای احتمالی ناشی از رفتارهای خود كاملا بی‌توجه است. به ورزش‌های پرخطر مانند پریدن از بلندی، غواصی، قایق‌سواری در رودخانه‌های خروشان، موتورسواری، رانندگی با سرعت‌های بالا و ورزش‌های رزمی خشن علاقه‌مند است و وقتی با او در مورد خطرهای احتمالی ناشی از این رفتارها صحبت می‌كنیم به نظر می‌رسد آسیب‌های محتمل از این رفتارها برایش بسیار كم‌اهمیت هستند. از انجام كارهایی كه هیجان و در كنار آن خطر بالایی دارند به صورتی غیرمنطقی لذت می‌برد. معتقد است نباید ترسو بود. بهتر است هر چیزی را اگر لذتی در آن است تجربه كرد حتی اگر خطرهایی نیز همراه آن باشد.

6. تمركز و تعمق پایین: فرزندم نمی‌تواند حواس خود را روی كاری خاص برای مدتی متمركز كند. دائما از سركار خود بلند می‌شود. هیچ‌گاه ندیده‌ام كه چند ساعت به صورت مستمر به كاری خاص مشغول باشد به خصوص اگر این كار، مطالعه یك كتاب یا انجام تكلیف‌های درسی باشد. هیچ‌گاه به طور عمیق به یك مساله فكر نمی‌كند و ساعت‌ها با آن درگیر نمی‌شود و تحلیل لایه‌های درونی رفتار آدم‌های دیگر برای او سخت است. از انجام كارهایی كه نیاز به پشتكار، ممارست و تمركز برای مدتی نسبتا طولانی دارد ناتوان است.

7. بی‌نظمی خواب و بیداری: ساعت بیدار شدن و خوابیدن فرزند من نظم مشخصی ندارد. ممكن است هر ساعتی از شبانه‌روز از خواب بیدار شود. بیشتر ترجیح می‌دهد شب‌ها بیدار باشد و صبح‌ها تا دیر وقت بخوابد. هرگاه سعی می‌كند به علت یك فشار خارجی، نظمی در ساعت‌های خواب و بیداری خود ایجاد كند، عموما در حفظ این نظم ناتوان است. به سختی به بیدارشدن در ساعتی خاص عادت می‌كند و ساعت خوابیدن شب او نیز تابع برنامه تلویزیونی آن شب یا مقدار كار باقی‌مانده برای امتحان فرداست و از نظم خاصی تبعیت نمی‌كند.

چه تعداد از این ویژگی‌ها در فرزندان شما وجود دارد؟ شاید جواب در مورد «وجود داشتن» یا «وجود نداشتن» یك ویژگی سخت باشد. شاید بهتر باشد بپرسم هر یك از این ویژگی‌ها «چند درصد» در فرزند شما وجود دارد؟

8. كنترل رفتاری ضعیف: فرزندم اراده ضعیفی دارد و نمی‌تواند از خواسته‌ها و تمایل‌های خود به راحتی بگذرد و نیازهای خود را كنترل كند. اگر قرار است از خوردن چیز خوشمزه‌ای به علت داشتن یك بیماری برای مدتی پرهیز كند، این كار برایش بسیار سخت است. برایش مشكل است حرفی را در دهان خود نگه دارد و با دیگران راجع به آن صحبت نكند. به سختی می‌تواند از تفریح‌های خود در ایام امتحانات برای رسیدن به درس‌های خود كوتاه بیاید. بلندشدن از پای برنامه‌های تلویزیونی برایش سخت است و گاه شب‌ها به جای اینكه برای خواب به بستر برود همان پای تلویزیون خوابش می‌برد.

9. تاثیرپذیری بالا از همسالان: فرزندم زیاد تحت‌تاثیر دوستان و اطرافیان خود است. نظری كه دیگران برایش طرح می‌كنند به راحتی می‌پذیرد. به سرعت با جمع همراه می‌شود. اگر جمع دوستان به كاری مشغول ‌شوند كه او حتی با آن كار مخالف است، مخالفت خود را ابراز نمی‌كند. نظر دوستانش برایش حُجت است. خیلی به نظر دوستانش راجع به رفتارها و تیپ و ظاهرش اهمیت می‌دهد.

10. خستگی‌پذیری: فرزندم زود خسته می‌شود و همیشه از یك خستگی مزمن شكایت دارد. با وجود اینكه شب به مقدار كافی خوابیده اما صبح انگار همه‌ خستگی او تمام نشده است و هنوز ادامه دارد. دائما از دردهای جسمی شكایت می‌كند و این دردهای جسمی، وقتی دچار یك فشار روانی مانند امتحانات یا درگیری عاطفی است، شدیدتر می‌شوند. مشكلات گوارشی، دردهای استخوانی و عضلانی و سردرد شایع‌ترین این شكایت‌ها هستند. انگار انرژی درونی او برای انجام كارها ناكافی است.

5 نکته‌ای که باید درباره این 10 ویژگی بدانید

نكته اول:
این نقاط ضعف در بسیاری از كودكان و نوجوانان وجود دارد. پس اگر یك یا چند مورد از آنها را در فرزندان خود مشاهده می‌كنید، در قدم اول وحشت نكنید. اگرچه باید به این نكته اشاره كرد كه اگر بیماری اعتیاد متاسفانه در جامعه ما بسیار شایع است، شاید بتوان دلیل اصلی آن را وجود گسترده این نقاط ضعف شایع دانست.


نكته دوم: بسیاری از این نقاط ضعف اصلاح‌پذیرند. قدم اول در اصلاح این نقاط ضعف شناسایی و سپس پذیرش وجود آنها در فرزندان است. قدم دوم یادگیری روش‌هایی است كه با استفاده از آنها بتوان این مشكلات را اصلاح كرد. بهره‌گیری از متخصصان كارآزموده مانند روان‌شناسان و مشاوران خبره برای اصلاح پاره‌ای از این مشكلات، كاملا ضروری است.

نكته سوم: اصلاح بعضی از نقاط ضعف، ساده‌تر و بعضی دیگر، سخت‌تر و پیچیده‌تر است. بهتر است با بهره‌گیری از مشاوره‌های كارشناسان، كار را از نقاط ضعفی آغاز كرد كه اصلاح آنها ساده‌تر و انجام‌پذیرتر است.

نكته چهارم: اصلاح این نقاط ضعف، عموما زمانبر و نیازمند صرف زمان و داشتن حوصله است. اگرچه نتیجه‌بخشی و تغییر این نقاط ضعف بعد از گذر زمان بسیار چشمگیر خواهد بود و شما را در ادامه مسیر تشویق خواهد كرد.

نكته پنجم: وجود این ویژگی‌ها، همیشه منفی نیستند. برای مثال خطرپذیری یا پاداش‌طلبی بالا می‌تواند در صورت ایجاد محیطی مناسب، زمینه‌های رشد و پیشرفت فرزندان را نیز فراهم آورد. به شرط آنكه بدانیم با اینگونه فرزندان چگونه رفتار كنیم.

وراثت و ویژگی‌های سرشتی بچه‌ها نیز تعیین‌كننده ‌اند
هر كدام از فرزندان ما ویژگی‌های سرشتی منحصر به فردی دارند كه عموما از تركیبی از ویژگی‌های سرشتی نسل‌های قبل والدین و اجدادشان به آنها به ارث می‌رسد. این ویژگی‌ها به راحتی قابل‌تغییر نیستند. از جمله این ویژگی‌های سرشتی، میزان حساس بودن به اثرات مواد اعتیادآور است.

بعضی از افراد، استعداد ذاتی و زیستی بالاتری برای اعتیاد به مواد مختلف دارند. مثلا بعضی از انسان‌ها با چند بار تجربه سیگار به نیكوتین موجود در آن وابسته می‌شوند اما بعضی دیگر ممكن است با وجود چندبار تجربه، هرگز به این ماده وابسته نشوند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد نزدیك به 20 درصد انسان‌ها این ویژگی‌ حساسیت ارثی به نیكوتین را با خود دارند. پس می‌توان گفت اگر در خانواده ما سابقه بیماری اعتیاد وجود دارد باید با دقت بیشتری به فرزندان خود توجه كنیم. البته حضور یا عدم حضور این ویژگی‌های ارثی در مورد داروهای ضعیف‌تری مانند الكل و سیگار مهم‌تر و تعیین‌كننده‌تر است چرا كه بالای 90 درصد ما انسان‌ها، زمینه اولیه برای اعتیاد به مواد قوی مانند شیشه یا كراك را در ژن‌های خود به همراه داریم.

ارسال نظر
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)