در ادامه مینیمال هایی عاشقانه از شاعران معاصر می خوانیم:

سالی که بر من و تو گذشت
فقط ٣٦٥ روز نبود
جمعه‌ها را باید دو روز حساب کرد!

 احمد رضا احمدی

 

بازنده منم
که در را باز می‌گذارم
شاید که باز گردی

سینا بهمنش

 

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/pas15.jpg

 

گزارش سازمان هواشناسی،
هرچه می‌خواهد باشد

پس از تو
هوا
پس است!

مژگان عباسلو


http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/pas14.jpg
 
اگر به خانه من آمدی، برای من ای مهربان
چراغ بیاور، و یك دریچه كه از آن
به ازدحام كوچه‌ی خوشبخت بنگرم ...

فروغ فرخزاد

 

می خواهم با دست هام
تنت را برسانم به خدا
بعد
دست به دامن خدا شوم.
 
عباس صفاری




من خواب یک ستاره‌ی قرمز دیده‌ام...
من خواب آن ستاره‌ی قرمز را

وقتی که خواب نبودم دیده‌ام...
کسی می‌آید
کسی می‌آید
کسی که در دل‌اش با ماست،
در نفس‌اش با ماست...

فروغ فرخزاد

 

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/04/pas13.jpg
من هیچ چیز و هیچ کسی را
دیگر
در این زمانه دوست ندارم
انگار
این روزگار چشم ندارد من و تو را
یک روز
خوشحال و بی ملال ببیند
زیرا
هرچیز و هرکسی را
که دوستر بداری
حتی که یک نخ سیگار
یا زهرمار باشد
از تو دریغ می کند ...

 قیصر امین پور

 

از میانه‌های شعر
می‌دانستم

پای کسی در میان است..

بی‌انصاف،
لااقل می‌گذاشتی
شعر تمام شود...!

کامران رسول زاده
ارسال نظر
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)