نقل از محمدرضا شعبانعلی : به بهانه کتاب Female Brain
کتاب Female Brain کتاب جدیدی نیست. نخستین چاپ آن به سال ۲۰۰۷ بازمیگردد. اما این روزها، در کتاب فروشی های معتبر جهان، میتوانید آن را در قفسه کتابهای پرفروش پیدا کنید. کتاب به بررسی ویژگیهای زنان و مقایسه آن با مردان از منظر فیزیولوژی و روانشناسی شناختی میپردازد.
در نخستین نگاه، کتاب به شدت نظرم را جلب کرد. نویسنده یک پزشک نورو-روان درمان است که در بهترین دانشگاه های آمریکا و در محضر برترین اساتید زنده این حوزه شاگردی کرده. همه اینها در نخستین صفحه های کتاب به شدت مورد تأکید قرار گرفته است. همچنین از لیست بلندبالایی از اساتیدی که طی سالها، وظیفه تربیت و آموزش نویسنده را بر عهده داشته اند تشکر شده.
بخش قابل توجهی از کتاب را لیست منابع و مراجع تشکیل میدهند و نویسنده در شروع لیست نوشته که من از مطرح ترین منابع موجود در جهان و برترین اساتید علمی زنده استفاده کرده ام تا بتوانم این کار تحقیقی را در اختیار شما قرار دهم.
کتاب را ورق زدم و با اشتیاق خریدم. این روزها داشتم آن را میخواندم. من عادت دارم وقتی در کتابی از مقاله ای نقل قول میشود، اصل مقاله را نیز می یابم و مطالعه میکنم. با کمال تعجب دیدم مقالاتی به عنوان رفرنس معرفی شده، اما در متن مطالبی از آن مقالات نقل شده که در اصل مقاله وجود ندارد!
با کمی دقت بیشتر لیست رفرنس را نگاه کردم و دیدم در لیست این «بزرگترین دانشمندان زنده»، نویسندگان بازاری متعددی مثل آلن پیس دیده میشوند. سری به سایت آمازون زدم و نقد سایر خوانندگان را خواندم و تازه فهمیدم که با یک «توهم بازاری» مواجه هستم نه یک «تفکر علمی».
نگران شدم. این روزها بازار ضد علم (کسانی که معتقدند محدوده علم بسیار کوچک است و علم در توصیف بسیاری از پدیده ها ناتوان است و باید قواعد آن را کنار گذاشت) و شبه علم (داستانهایی که با عمیق ترین واژه های علمی روز نظیر انرژی، کوانتوم، عدم قطعیت، تفکر سیستمی، فرکتال، آشوب، هولوگرافی و …. ساخته شده اند و ظاهری علمی ولی منطقی پوچ دارند) به شدت در کشور ما داغ است.
امید داشتم که دسترسی بهتر به منابع روز جهان راه چاره باشد که متأسفانه دیدم نسل جدیدی از شبه علم در سطح جهان در حال رشد است (این کتاب تنها یک مثال از صدها مورد کتاب مشابه است). کسانی که عناوین سنگین دانشگاهی و کرسیهای استادی دانشگاه های برتر جهان را یدک میکشند اما عمله جهل و کاسب پول و اسکناس شده اند.
متأسفانه فروش بالا و سهولت و روانی متن، باعث شده این کتابها در قفسه های پر فروش ایران و جهان قرار بگیرند و مبنای تفکر امروز و فردای ما را شکل دهند.
خیلی نگران هستم. خیلی.
برای حرفهای شبه علمی که این روزها در جامعه رواج یافته است. شعبده بازیها و سرگرمیها و داستانها و حرفهایی که نقل مجالس عید هستند و واژه های علمی که بار سنگین جهل را به دوش میکشند. مردمی که از مغز به عنوان مهمترین محصول ارگانیک هستی، دور شده و به دنیای «موجودات غیرارگانیک» پا نهاده اند. کسانی که «دنیای ماده» را درک نکرده، دم از «میدانهای انرژی» میزنند!
خصوصاً این روزها، که مذهب، به دلیل سوء استفاده برخی از مذهبیون در جامعه ما رنگ باخته، «شبه علم» فضای خالی بین علم و مذهب را به خوبی برای نسل امروز،اشغال میکند…