به عنوان یک کارآفرین، باید برای بقا ی خویش و کسب موفقیت در صورت رویارویی با چالش هایی غیر قابل پیش بینی بازار با بداهه گویی چاره جویی کرده و به سرعت با آن سازگار شوید. اما این چاره جویی بداهه طنز نیست ،اگرچه همبستگی هایی مجزا، در را بطه با واکنش، سازش و ارتباط وجود دارد. در کسب و کار و کمدی، شما اغلب با گفتن بله ، و … به جای بله، ولی… برنده می شوید.
من قطعاً چیزهایی در مورد اینکه چگونه در کسب و کار به صورت موثری بداهه گویی کنم ، از کتاب “به گفتن بله و … برسید: هنر بداهه گویی در کسب و کار” نوشته باب کوهن آموختم ، نویسنده ای که استاد هنر کمدی و کسب و کار است. کوهن استاد دانشکده کسب و کار دانشگاه Duke است اما بداهه گویی را توسط برخی بزرگان کمدی مانند تینا فِی و اِمی پوهلر آموخته بود.
وی روانشناسی اجتماعی و شناختی و اقتصادهای رفتاری را به بقیه ما در کسب و کار نشان می دهد تا بدانیم چگونه واکنش سرع و قاطعانه نشان دهیم و به چالش های کسب و کار با چشمانی باز و ذهنی چابک نزدیک شویم. از دیدگاه خود من به عنوان مشاور اجرایی و استارت آپ برای سالهای متمادی ، این کلیدهای بداهه را برای توسعه فرهنگ کسب و کارتان توصیه می کنم:
- از تلاش کردن و شکست خوردن قبل از رسیدن به موفقیت نهراسید. در صورتیکه که از شکست می ترسید، نمی توانید به سرعت بیاموزید و خود را با نیازهای در حال تغییر مشتریان و محیط بازار وفق دهید. درست مانند کمدی، باید ریسک کنید، خلاقیت داشته باشید، و مشتاق روبرویی با بازخورهای بی رحمانه برای اینکه شیوه های موثر را بیابید ، آنهم با لبخندی که تمام مدت از روی لبتتان محو نمی شود.
- به تیم تان بگوئید چه می خواهید، چرا و چگونه. در بازگویی نیت و قصد خویش صریح باشید. اعضای تیم نمی توانند به شما کمک کنند اگر شما به ذوشنی ندانید آنها لازم است به کدام سو بروند و چگونه به آنجا برسند. هیچ فرمول مشخص و تعیین شده ای برای تغییر در کسب و کار وجود ندارد بنابراین لازم است با پیامی مثبت با بداهه به چاره اندیشی برائید. ذوق همه با گفتن پاسخ “بله، ولی …” کور می شود.
- همیشه به ایده های خویش اذعان و به آنها بیافزائید. این عبارت بله و …. تکنیک بداهه ایست که مدت های مدیدی انسانها را رو به جلو هدایت کرده است. مطمئن شوید که همه قدرت این عبارت را زمانی درک می کنند که نظرات و پیشنهادات را در میان گذاشته و افراد را پاسخگو نگه دارند. به آنان بیاموزید چگونه فعالانه ببینند و به داده های ورودی گوش بسپارند.
- خرید را با همکاری و بازخورد انجام دهید. با درخواست آزادانه و اعطای بازخور ، نشان می دهید که برای داده های ورودی کارمندان ارزش قائلید و می خواهید همه در فرایند تصمیم گیری شرکت داشته باشند. مشارکت تیمی علیرغم پیامدی که مستلزم آن است ،همه را ترغیب به خرید می سازد ، زیرا آنان احساس مالکیت شخصی در کسب وکار می کنند.
- اعتماد تیمی را از طریق تجارب مشترک ایجاد کنید. تیم ها نیاز به پیوند دارد و همین می تواند با یک رویداد ساختار یافته خارج از محل آغاز شود. کلید این کار نه تنها داشتن همه افراد در همان محل است، بلکه مستلزم در میان نهادن تجربه به یاد ماندنی در محلی است که آنها را در آینده بیشتر به هم مرتبط می سازد. پیوند همیشه از طریق شناخت و پاداش افزایش می یابد.
- به طور مرتب تجارب و چالش تیمی را برنامه ریزی کنید. پیام این بخش این است که تمرین باعث تکامل می شود. ما این موضع را در بازیهای المپیک و ورزش های بین المللی شاهدیم . لازم است شما و تیمتان قبل از اینکه بتوانید امیدوار باشید که به سرعت نسبت به تغییرات در بازار واکنش نشان بدهید، به خوبی سوخت گیری کرده و قادر به همکاری اتوماتیک باشید. بداهه گویی به آموزش نیاز دارد.
- رهبران باید الگو باشند. لازم است کارآفرینان گفتگو را پیش ببرند، ثابت قدم و مشتاق باشند و در برابر اقداماتشان پاسخگو. مهم نیست چه اتفاقی روی می دهد ، باید مدلی از رویکرد” بله و ….” باشید، یعنی همیشه در مورد نیاز به تغییر مکاتیه کنید و وظیفه گوش دادن، یادگرفتن و سازش را هدایت کنید. فرهنگ کسب وکار توسط اقدامات رهبر تعیین می گردد.
- تیم را با آغاز فرآیند تغییر قدرتمند سازید. مالکیت در خلق محیط فراگیر ضروری است. تیم خود را برای کمک به خلق و محافظت از این فرهنگ توانمند سازید. به کسی اجازه ندهید برایتان مشکل ایجاد کند. مطمئن شوید آنها منابع و آموزشی برای انجام تغییر با شما یا بدون شما دارند. آنان به سطحی از راحتی برای بداهه گوئی نیاز دارند.
- آنهایی را که امتناع کرده یا تیم را تضعیف می کنند، حذف کنید. همکاری تیم کوچکتر بسیار موثرتر از تیم ناکارآمد بزرگتر می باشد، درست مانند اتفاقی که در یک گروه کمدی می افتد. اغلب، این به نفع تیم، شرکت، و مطمئناً کارمندان برای بخش بندی راه ها یا حرکت به سمت تیم جدید قبل از اینکه آسیب دائمی انجام بگیرد، می باشد.
- برای وقوع تغییر مورد نیاز سرسخت باشید. رهبری که طراح سرسخت تغییر می باشد همیشه به دنبال آغاز ابتکارات خواهد بود. شما می توانید با پرش تصادفی از ایده ای به ایده دیگر بدون هیچ پیگیری دچار خستگی در تغییر شوید. لازم است تمامی تغییرات به اصول، ارزش ها و اهداف بنیادین کسب و کار پیوند بخورد.
چه کسی حدس می زد که تکنیک های اعمال شده توسط گروه ها ی کمدین دارای چنین قابلیت عملی برای کسب و کار ها باشد؟ این تنها مثال دیگری از ارزش تفکر خلاق و متفاوت و طرح مجدد رشته های از یک دامنه به دامنه دیگر می باشد. آیا شما از آن سطح تفکر در کسب و کار خود استفاده می کنید؟ ممکن است آینده کسب و کار شما بسته به این موضع باشد.