معرفی PDA
براي تکامل روش سنجي، مارستون تئوري ها و برداشت هاي زير را بر آن استوار ساخت:
1- ساختار شخصيتي مارستون، بر اساس تئوري او از کتاب " احساسات مردم عادي" 1928. بر اساس اين نظريه مارستون اظهار مي دارد که رفتار بشر مي تواند از طريق تجزيه و تحليل دو زمينه کليدي تبيين شود. 1- پاسخ هاي پرواکتيو يا پويا يا ري اکتيو (واپس گرا) افراد. او بيان مي کند که پاسخ افراد به محرک هاي محيطي به طور گسترده اي بستگي به اين دارد که چگونه فرد عادت دارد که محيط را درک کند. 2- برداشت از محيط به صورت "مطلوب يا نامطلوب" و نتيجتا ايجاد 4 حيطه.
به طور خلاصه...
افراد شرايط محيطي را به صورت "مطلوب يا غير مطلوب" بيان مي کنند. واکنش هاي افراد به هر محرک محيطي به صورت مواجهه گرايشي (پويا) يا اجتنابي (واپس گرا) خواهد بود.
افراد مقدار معيني انرژي يا تمايل دارند و آنان را آماده به انجام عمل مي سازد که نسبتا ثابت مي باشد.
محيط مورد توصيف واقع شده |
|
|
مطلوب |
غير مطلوب |
پاسخ فرد |
نفوذ |
چيرگي - تسلط |
مواجهه (پويا) |
استحکام و ثبات |
پيروي – پذيرش |
اجتناب (واپسگرا) |
بر اين اساس مارستون مدل ساده اي براي طبقه بندي رفتار بشري ارائه داد که از سال 1948 مورد تحقيق و بررسي قرارگرفته است.
بر اساس سه مولفه مطرح شده در بالا مارستون معتقد است که تحت شرايط نرمال يک فرد گرايش يا آمادگي براي بروز دادن يک رفتار به صورت قابل پيش بيني دارد که بستگي به طبيعت آن موقعيت (مطلوب يا غير مطلوب) و تمايل فرد به بروز واکنش يا عدم بروز آن (پويا و يا واپسگرا) دارد. اين تمايل مدلي از 4 ربع را بيان مي کند.
اين مدل از چهار فاکتور مستقل تک قطبي تشکيل شده است. مارستون مدل کروي هندسي و منظمي براي ارائه اين ساختارها ايجاد کرد.
تمايل فرد براي انجام عمل توسط چهار محور ارائه شده است که در مرکز يک کره شکل گرفته اند. هر محور يکي از چهار شيوه شخصيت مارستون را ارائه مي دهد و هر يک از طريق نظري و آماري مستقل از ديگري است.
سال هاي بعد مفهوم " خويشتن داردي" به عنوان محور پنجم اضافه شد. خويشتن داري وظيفه شناسي ، اين مفهوم به عنوان نشانگر رفتار فرد در مورد خويشتن داري محسوب مي شود. انضباط فردي، آينده نگري، توانايي برنامه ريزي کردن و حس اجتماعي مسئوليت پذيري که اين محور بر چهار محور ديگر تاثير گذار است.
توصيف هر يک از 5 محور:....... لازم به ذکر است در سنجش DISC تنها 4 محور قابل مشاهده است.
محوري 1 ريسک (چيرگي): پاسخ پويا بهمحيط درک شده به صورت خصمانه يا نامطلوب: تمايل فرد را براي دسترسي به نتايج اندازه گيري مي کند. اين محور همچنين سطح ابتکار و تمايل در کنترل شرايط و نيز درجه ريسک پذيري فرد و دستيابي به نتايج را اندازه گيري مي کند.
محور 2 برون گرايي (نفوذ): پاسخ پويا به محيط درک شده به صورت مطلوب: درجه تمايل فرد را در مورد گرايش يا خواستن به برقراري روابط متقابل با ديگران و چگونگي رفتارها يا شرايط مورد اندازه گيري قرار مي دهد.
محور 3 شکيبايي (استحکام و ثبات): پاسخ واپسگرايانه به محيط درک شده به صورت مطلوب. مربوط به تمايل فرد به پاسخ گويي صبورانه در شرايط و محيط هاي مختلف است.
محور 4 معيارها (پيروي و پذيرش): پاسخ واپسگرايانه به محيط درک شده به صورت خصمانه يا نامطلوب. اين محور مشخصا مربوط به اين امر است که يک فرد تا چه حد خود را ملزم به اطاعت يا پيروي از قوانين و ضوابط مي داند.
محور 5 خويشتن داري(خويشتن داري و وظيفه شناسي): اين محور در مورد اين است که فرد چگونه رفتار خود را، از شتابزدگي تا سرسختي در عقايد و اعمال توصيف مي کند.
سطح انرژي Energy Level (EL): بيان کننده سطح تمايل يا ميزان انرژي است که فرد بايد در يک بازه زماني به کار گيرد. اين مفهوم بيانگر اين است که افراد ميزان معيني انرژي يا توانايي دارند که نيروي انگيزشي کافي را براي رفتار فرد فراهم مي سازد. انرژي (Energy) يک مفهوم مشابه با مدل رواني انرژي فرويد است که نيرو يا انرژي را بيان مي کند که توان براي فعاليت هاي فيزيکي و ذهني را فراهم مي کند.
نظريه خود سازگاري يا خود تطابقي:
اين نظريه بيان مي دارد که افراد تمايل به پذيرش مفاهيم و ايده هايي دارند که مطابق با آنچه که آنان معتقد هستند و باور دارند مي باشد و نيز تمايل به نفي و عدم پذيرش آن دسته از مفاهيمي هستند که با عقايد آنان مطابقت ندارند. اين نظريه اصول زير را معرفي مي کند:
- ذهن بشر يک سيستم واحد و سازمان يافته از ايده ها و نظرات است. ..
- کليه نظرات متعلق به اين سيستم بايد در تطابق و سازگاري با يکديگر باشند...
- مرکز يا هسته ذهن مفهوم "خود" است.
نظريه "خود" (Prescott Lecky):
بيان مي کند که نوع بشر از زمان تولد تا سنين 16 تا 18 سالگي برداشت نسبتا ثابتي از خود را بر اساس نتايج حاصله از تجربيات خود شکل مي دهند. به موازات اين امر، آنان "انتظار" خاصي از آنچه که محيط آنان را ملزم به انجام مي سازد براي خود تشکيل مي دهند.
مارستون معتقد است که رفتار هر فرد، به جز، از طريق روابط متقابل بين برداشت شخصي و تطابقات دائمي با خواسته هاي محيط آنان تعريف مي گردد.