خوش آمدید مهمان! | ورود - ثبت نام

نگرش نسبت به پول

نگرش نسبت به پول

آدام اسمیت میگفت: «پول تنها زبانی است که تمام ملل جهان آن را به خوبی درک میکنند». این زبان به قدری ساده و قابل فهم است که سال گذشته در یک تحقیق جالب دانشگاهی، توضیح داده شد که حتی به میمونها هم با صرف مدت زمان کمی میتوان مفهوم پول را آموزش داد.  به شکلی که با سایر میمونهای اطراف خود، موز و نارگیل و سایر مایحتاج خود را معامله کنند!

پس چرا در مورد پول و نگرش به پول در میان ما انسانها به این حد اختلاف دیدگاه وجود دارد؟ چرا برخی از ما تلاش برای کسب پول را کاری غیراخلاقی و نامطلوب میدانیم و برخی دیگر، در مسیر کسب پول و ثروت لحظه ای توقف نمیکنیم؟

نگرش انسانهای موفق به پول تا حد زیادی با نگرش انسانهای معمولی متفاوت است. شاید نخستین تفاوت مهم در «وسواس پولی» باشد. وقتی ذهن شما به وسواس پولی گرفتار میشود که  در هر لحظه تفکرتان بر روی پول و جریان پول متمرکز باشد. در هر ارتباط و دوستی، به درآمدها و هزینه های آن توجه کنید. روزی چند بار پولهای داخل کیف خود را بشمارید و برای انجام هر کاری به منافع مالی مستقیم آن نگاه کنید. برخی از دانشجویانی که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل میشوند، به دلیل همین نگرش، آینده خود را  نابود میکنند. آنها برای انتخاب شغل، فقط به «درآمد ساعتی» نگاه میکنند. این در حالی است که بسیاری از شغلهایی که درآمد اولیه خوبی دارند، روند رشد درآمد و حقوق در آنها بسیار پایین است. شاید اگر همان دانشجو در شرکت و سازمان دیگری مشغول به کار شود که علاقه زیادی به زمینه تخصصی آن دارد، در مدت زمان کمی بتواند رشد بسیار بیشتری را تجربه کند.

دومین تفاوت مهم، در نگرش به «سطح زندگی» است.  برخی از انسانها، تمام پول و دارایی خود را خرج میکنند و لذت میبرند و میگویند که چه کسی از فردا خبر دارد؟! برخی دیگر هم تمام پول و ثروت خود را برای روز مبادا ذخیره میکنند و امروز خود را با صرفه جویی و به سختی میگذرانند. امروزه، تعریف متفاوتی از ثروت وجود دارد: ثروت انسانها را بر اساس واحد «روز» می سنجند. به این معنی که: «اگر همین امروز دیگر درآمدی نداشته باشید و بخواهید با همین پول و دارایی که در دست دارید زندگی را ادامه دهید، تا چند روز میتوانید سطح زندگی خود را حفظ کنید؟». بر اساس این تعریف شاید یک انسان بسیار معمولی در گوشه یک شهر،  از برخی ثروتمندان همان شهر ثروتمندتر باشد! برای تصمیم گیری در مورد هزینه کردن، همیشه با خود فکر کنید که علاقمندید «چند روز» ثروت داشته باشید! شاید برای دانش آموز و دانشجویی که از خانواده خود کمک هزینه زندگی میگیرد، بیست تا سی روز ثروتمند بودن کافی باشد. شاید پدر خانواده ترجیح بدهد سیصد روز ثروت داشته باشد. شاید یک جوان در نخستین ماه های اشتغال نود روز ثروت را منطقی بداند. همین الان در این مورد تصمیم بگیرید و از این به بعد، زمانی که قصد هزینه کردن پول و افزایش سطح زندگی خود را دارید ببینید که هنوز «سطح ثروت» شما به اندازه قبل باقی میماند؟

سومین تفاوت مهم هم این است که: «انسانهای موفق با پول قمار نمی کنند». هرگاه تلاش کردید در طول مدت کمی، از مقدار کمی پول، حجم قابل توجهی سود به دست بیاورید وارد بازی قمار شده اید. در هر جامعه و اقتصادی حدود سودی که میتوان از پول به دست آورد کاملاً مشخص است. کمترین و کم ریسک ترین سود را بانکها به شما میدهند و سود بیشتر را میتوان با پذیرش ریسک بیشتر در بازار سهام و طلا و مسکن و … به دست آورد.

سرمایه گذاری در شبکه های هرمی، سرمایه گذاری در حبابهای بازار بورس و طلا، مشارکت در پروژه هایی که طرف مقابل ادعای سودهای کلان و بازگشت خیلی سریع سرمایه را دارد، همگی میتواند شما را به یک بازنده اقتصادی تبدیل کند.

و کلام آخر اینکه اگر به یاد داشته باشید، در قسمت چهارم نقشه راه موفقیت، از فهرست ارزشها صحبت کردیم. یک بار دیگر به آن فهرست نگاه کنید. اگر پول و ثروت جزو نخستین ارزشهای شماست، شاید لازم باشد یک بار دیگر در فهرست خود تجدید نظر کنید. هیچکس پول را برای پول داشتن نمیخواهد. افزایش قدرت، افزایش اعتبار، گسترش حلقه های دوستی، کسب آرامش و ده ها مورد دیگر، میتواند خواسته واقعی شما از پول باشد. حالا پول را به آرامی از فهرست خود حذف کنید و به جای آن بنویسید که از پول چه میخواهید. مطمئن باشید، در این حالت، پول با سرعت بیشتری به سمت شما خواهد آمد!

Loading...