هشدارهای بسیاری مبنی بر پتانسیل هوش مصنوعی در بر هم زدن ساختار نیروی انسانی بهویژه در مشاغلی که بهراحتی قابل خودکارسازی هستند، مطرح شده است. اما مدیران تمامی سطوح در سازمانها مجبور به انطباق هر چه بیشتر با دنیای ماشینهای هوشمند خواهند بود. در واقع، باور عمومی بر این است که هوش مصنوعی بهزودی قادر خواهد بود وظایف اداری را که بخش اعظم زمان مدیران را به خود اختصاص میدهد، بهتر، سریعتر و با هزینه کمتر انجام دهد. مدیران – از مدیران عملیاتی تا مدیران ارشد اجرایی- چگونه میتوانند در عصر هوش مصنوعی به حیات شغلی خود ادامه دهند؟ بهمنظور یافتن پاسخی برای این پرسش، ۱۷۷۰ مدیر از چهارده کشور جهان بررسی شده و با ۳۷ مدیر ارشد اجرایی فعال در حوزه تحولات دیجیتال مصاحبهای انجام گرفته است. با تحلیل اطلاعات به دست آمده، پنج اقدام موثر شناسایی شدند.
اقدام اول-کارهای اداری را به هوش مصنوعی بسپارید
بر اساس بررسیهای انجام شده، مدیران تمامی سطوح بیش از نیمی از زمان خود را صرف هماهنگیهای اداری و کنترل وظایف میکنند (برای مثال، یک مدیر ساده در یک فروشگاه یا یک پرستار ارشد در یک مرکز پرستاری باید به صورت مستمر شیفتهای کاری کارکنان را بهدلیل جابهجاییهای اضطراری، بیماری یا برنامه سفر آنان، تحت نظر داشته باشد). اینها از جمله مسوولیتهایی هستند که مدیران انتظار دارند با ظهور هوش مصنوعی دچار تحولات شوند. این انتظار چندان دور از دسترس هم نیست: هوش مصنوعی تمامی این وظایف را خودکار خواهد کرد.گزارشنویسی نمونهای دیگر است. خبرگزاری آسوشیتدپرس به کمک روباتهای نرمافزاری گزارشهای خود را از ۳۰۰ مورد به ۴۴۰۰ افزایش داد. کاربرد فناوری با آزاد کردن زمان خبرنگاران امکان تهیه گزارشهای تحقیقی و تفسیری را فراهم کرد. تصور کنید فناوریهای مشابه در آینده بتوانند پیشنویس گزارشهای مدیریتی شما را تهیه کنند. در واقع، این کار برای تهیه برخی گزارشهای تحلیلی مدیریتی انجام میشود. اخیرا موسسه تحلیل اطلاعات Tableau اعلام کرده است که با Narrative Science، شرکت ارائهدهنده ابزارهای مجهز به زبان طبیعی، همکاریهایی را آغاز کرده است. نتیجه این همکاری ابزار Narratives است که در قالب برنامههای افزودنی Chrome به صورت خودکار توضیحاتی نوشتاری برای طرحهای گرافیکی شرکت Tableau ارائه میکند. مدیران بررسی شده نگاه مثبتی نسبت به تغییرات مذکور دارند: ۸۶ درصد آنها بر این باورند که از توسعه نقشهای نظارتی و گزارشدهی هوش مصنوعی در سازمان حمایت خواهند کرد.
اقدام دوم- تمرکز بر داوری
اغلب تصمیمات مستلزم ایجاد نگرشی فرای توان هوش مصنوعی در بهرهبرداری از اطلاعات هستند. مدیران همواره از دانش خود در زمینه پیشینه و فرهنگ سازمان و همچنین انعکاسهای اخلاقی استفاده میکنند. این جوهره قضاوت انسان است؛ کاربرد تجربه و تخصص برای نقد تصمیمات و اقدامات مهم و حیاتی. مدیران بررسی شده مهارتهای قضاوت محور نظیر تفکر خلاقانه و تجربی، تحلیل و تفسیر اطلاعات و توسعه استراتژی را سه مهارت از چهار مهارت جدید مورد نیاز برای کسب موفقیت در آینده میدانند.همانطور که لین تامپسون، مدیر خدمات ERP واحد فناوری اطلاعات نیروی دریایی ایالات متحده اشاره میکند: «مدیران از هر اقدامی که با هدف قضاوت انجام شود با عنوان الزامی برای اجرای قوانین یاد میکنند و اگر یکی از وعدههای بالقوه یادگیری ماشینی کمک به تصمیمگیرندگان باشد، پس باید فناوری را به عنوان ابزاری برای پشتیبانی از مدیران قلمداد کنیم نه جایگزینی برای آنان.»
اقدام سوم- ماشینهای هوشمند در جایگاه همکاران
مدیرانی که «هوش مصنوعی را بهعنوان هم قطاران خود در سازمان قلمداد میکنند به این نتیجه رسیدهاند که نیازی به مبازره با یک ماشین وجود ندارد». درحالیکه قضاوتهای انسانی را نمیتوان اتوماتیکسازی کرد، اما ماشینهای هوشمند میتوانند دستاوردهای بسیاری در این زمینه داشته باشند که از آن جمله میتوان به نقش سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری داده محور و همچنین فعالیتهای اکتشافی و تحقیقاتی آنها اشاره کرد. در واقع، ۷۸ درصد از مدیران بررسی شده اظهار کردهاند به توصیههای سیستمهای هوشمند در اتخاذ تصمیمات مرتبط با کسب وکار در آینده اعتماد خواهند داشت.شرکت Kensho Technologies ارائهدهنده نسل جدیدی از خدمات تحلیل سرمایهگذاری از جمله شرکتهایی است که تلاش میکند از چنین فرصتهایی بهرهبرداری کند. سیستم این شرکت به مدیران اجازه میدهد سوالات مربوط به سرمایهگذاری را به زبان انگلیسی ساده مطرح و پاسخهایی را در زمانی کوتاه و چند دقیقهای دریافت کنند. تصور مهارتهای چنین فناوریهایی در پشتیبانی از مدیران و تیمهای مدیریتی در ارزیابی عواقب تصمیمات و بررسی سناریوهای مختلف هیجان انگیز به نظر میرسد.این کارمندان مجازی نه تنها در سازمان کار خواهند کرد، بلکه به مدیران در تعامل با ماشینهای هوشمند از طریق گفتوگو یا سایر پلتفرمهای ارتباطی بصری کمک خواهند کرد. هوش مصنوعی در گذر زمان به مهمترین و در دسترسترین دستیار و مشاور مدیران تبدیل خواهد شد.
اقدام چهارم- خلاق باشید
درحالیکه مدیران دارای مهارتهای خلاقانه از جمله ارکان اصلی سازمانها بهشمار میروند، شاید کاربردیترین توانایی آنان تقویت خلاقیت اطرافیان باشد. چنین مدیرانی با کنار هم قرار دادن ایدههای متضاد آنها را به راهحلهایی یکپارچه، کاربردی و جذاب تبدیل میکنند. آنان تفکر طراحانه را در روح تیمها و سازمان میدمند. یکسوم مدیران شرکتکننده در تحقیقات ما تفکر خلاقانه و تجربی را مهارت اصلی مورد نیاز برای کسب موفقیت در عصر حکمرانی هوش مصنوعی میدانند.در یکی از مصاحبهها، پیتر هارمر، مدیرعامل شرکت Insurance Australia Group، بر نیاز به مدیرانی که زمینههای پرورش خلاقیت مشارکتجویانه را فراهم میکنند، تاکید داشت: «ما به افرادی نیاز داریم که میتوانند ایدههایی جدید از دل ایدهها ایجاد کنند.»
اقدام پنجم- ایجاد شبکهها و مهارتهای اجتماعی
مدیران در این بررسی از ارزش مهارت قضاوت در فضای شغلی به خوبی اطلاع داشته و بر آن تاکید داشتند. اما آنان در عین حال مهارتهای اجتماعی و نقش مهم آن در ایستادگی آنان در قبال تحولات ناشی از هوش مصنوعی را نادیده میگیرند. درحالیکه مدیران از فناوری برای بهرهبرداری از دانش نیروی انسانی خود، مشتریان و جوامع مختلف بهرهبرداری میکنند، باید قادر به بهرهبرداری از بینشها، چشماندازها و نگرشهای متنوع نیز باشند.
پیش به سوی موفقیت
هوش مصنوعی در نهایت ثابت خواهد کرد که ارزانتر، کارآمدتر و بهطور بالقوه نسبت به انسان عادلانه عمل میکند. اما چنین سناریویی نباید به دغدغهای برای مدیران تبدیل شود. حضور هوش مصنوعی فقط به معنی تغییر تمرکز مسوولیتهای مدیران بر وظایفی است که فقط انسانها قادر به انجام آن هستند. نگارش گزارشهای درآمدی یکی از این وظایف است، اما تهیه پیامهایی که منجر به جلب همکاری نیروی انسانی سازمان شود، فقط و فقط کار مغز انسان است. پیگیری برنامهها و منابع ممکن است بهزودی در حوزه وظایف ماشینهای هوشمند قرار بگیرد. اما تهیه پیشنویس استراتژی بدون شک پدیدهای انسانی است. ظهور هوش مصنوعی صرفا با هدف گسترش اتوماسیون اداری و نه برای جایگزین شدن با نیروی انسانی بوده است.اگر کاستیهای سازمان در زمینه مهارتهای تحلیلی یک نشانه باشد، سازمانها نمیتوانند برای جلب تمایل کارکنان نسبت به همکاری با ماشینهای هوشمند منتظر بمانند. رهبران باید اقدامات زیر را برای آمادهسازی سازمان و تیمهای تحت مدیریت خود برای سپردن وظایف بیشتر به ماشینهای هوشمند انجام دهند:
جستوجوی اولیه: بهمنظور حرکت در مسیری نامشخص و مبهم، مدیران باید تجربه کار با هوش مصنوعی را داشته باشند و بینشهای حاصل از آن را به چرخههای تجربی انتقال دهند.
اتخاذ شاخصهای کلیدی عملکرد برای انطباق بیشتر: هوش مصنوعی معیارهای جدیدی را برای کسب موفقیت تعریف خواهد کرد. مهارتهای مشارکتجویانه، اشتراکگذاری اطلاعات، آزمایش، یادگیری و تصمیمگیری تاثیرگذار.
توسعه استراتژیهای آموزش و استخدام برای تقویت مهارتهای خلاقانه، مشارکتی و قضاوتی: رهبران باید نیروی انسانی و تیمهای مدیریتی متنوعی را تربیت کنند که از توان ایجاد توازن میان تجربه و هوش خلاقانه و اجتماعی برخوردار باشند.
درحالیکه تحولات مذکور به یکباره پدید نمیآیند، اما سرعت توسعه قابل توجه بوده و پیامدهای آن بسیار گستردهتر از تصورات مدیران ارشد اجرایی است. مدیرانی که از مهارت ارزیابی ویژگیهای نیروی کار آینده برخوردار باشند، میتوانند خود را برای استقبال از فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی آماده کنند. مسلما این یک فرصت بکر برای شکوفایی هرچه بیشتر سازمان شما هم خواهد بود.