مدیران کوچک، قائممقامها، جانشینها، مدیران داخلی، اجرایی و… یکی از بخشهایی هستند که امروزه بسیاری شرکتها از سوءعملکرد این افراد آسیب دیدهاند و علت آنست که افراد مناسب چنین سمتهایی، بسیار کمشمارتر از افرادی در حد مدیران عامل و یا کارشناسان عادی هستند.
مدیران کوچک، جهتدهنده وظایف و کمککننده مدیرعامل هستند؛ اما متأسفانه در کشور ما، عمده این مدیران کوچک، کارکنان را به جای تقویت، هدایت میکنند و این مسأله ناشی از عدم تخصص و دانش در این حوزه است.
همین مسأله یکی از دلایل عدم پیشرفت شرکتها و سازمانهای دولتی و غیردولتی ماست اگر با دقت نگاه بکنیم.
این فرهنگ مدیریتی نه تنها بخش دولتی که بخشهای خصوصی ما را نیز دچار خود ساخته است و دو مسأله را ایجاد کرده:
۱. استعدادها و خلاقیتها را کشته و انگیزهها را کم و بلکه نابود کرده است ؛
۲. باعث شده بسیاری جوانان ما(تحصیلکرده و غیرتحصیلکرده) به خارج از کشور مهاجرت بکنند.
مدیران کوچک، افراد با انگیزه و فعال را از فعالیتهای شرکت دور میکنند و آنها را تبدیل به کارمندانی میکنند که دچار روزمرگی میشوند و تنها منتظر کارت ورود و خروج هستند.
بیاعتمادی و ترس کارکنان و عقبماندگی شرکت و مجموعه، دستاوردهای نامبارک دیگر فعالیت مدیران کارنابلد و کوچک است که در نهایت منجر به رکود و نابودی مجموعه میشود.
مدیران کوچک، چگونه استعدادها را میکشند؟
مدیران کوچک، افرادی هستند که نه تخصص کافی را دارند و نه تجربه مرتبط را، اما میخواهند حاصل تلاش و خلاقیت کارمندان مجموعه را به نام خود تمام کنند.
آیا همین یک مورد، به تنهایی عامل کشتن استعدادهای افراد و در نهایت شرکت در رشد و گسترش نیست؟
به عنوان یک مدیر عالی، چقدر به این مسأله جدی فکر کردهاید؟
مدیران کوچ، تنها تفویض اختیار بلدند، اما در نهایت حتی مسئولیت پایان کار را نیز به نحو مؤثر بر عهده نمیگیرند.
وقتی پروژهای را شروع میکنند، آن را به پایان نمیرسانند.
چند وقت پیش شرکتی رفته بودم نزد یکی از دوستان همخدمتی که مدیر اجرایی آن، یک آقا بود.
ارشد مهندسی صنایع، با کتوشلوار و کروات و ظاهر موقر؛ اما این فقط ظاهر بود! چند برخورد او را مشاهده کردم و در نهایت به همخدمتیم گفتم:
اوضاع کار چطور است؟
با لبخند گفت: این آقا هر روز با مدیرعامل بحث دارد و من هم حسابدارم و دارم جای دیگری میروم! چون این جا انگیزهای بر ما نمانده!
کارکنان، مدیران بد را ترک میکنند.
متخصصین، شرکتها را ترک نمیکنند، بلکه مدیران بد و نالایق را ترک میکنند.
مدیران کوچک، استعدادهای شرکت را با ناامنی مواجه میکنند و همین باعث عدمتعهد و در نهایت ترک شرکت توسط آنان میشود.
چاره چیست؟
برای بقا با مدیران کوچک، در شروع امر با آنان صحبت کنید و در این زمینه از مشاورین و افراد متخصص و امین، کمک بگیرید.
به تیم خود فرد متخصصی را همشأن و همرتبه آن مدیر کوچک اضافه کنید که این کار به طور خلاصه، یکی از این دو نتیجه مثبت برای شما دربردارد:
۱. آن مدیر کوچک تصمیم به اصلاح خود میگیرد ؛
۲. آن مدیر کوچک سازمان شما را ترک میکند.
اما همه ماجرا این نیست.این مطلب تنها تلنگری بود جهت این که مدیران کوچک را خوب بشناسید.