اصطلاح Buzzword در زبان انگلیسی به کلماتی گفته میشود که شخص گوینده قصدش از گفتن آن کلمات احتمالاً فقط Show Off یا خودنمایی است. چیزی شبیه مد روز در لباس پوشیدن…شب میخوابید و صبح که بلند میشوید میبینید همه یکجور لباس پوشیدهاند یا یکجور مدل مو دارند. در کشور ما متأسفانه این قضیه به دلیل میل بیش از حد ما به رقابت، چشم و هم چشمی و خودنمایی شکل حادتری دارد. این Buzzwordها باعث میشود ما در خیال خودمان اعتمادبهنفس بالایی داشته باشیم و در چشم دیگران نیز انسانی با دانش به نظر بیاییم. شاید معیار قضاوت بسیاری از افراد در مورد اشخاصی که با آنها در ارتباط هستند بعد از ظاهر میزان استفاده از همین Buzzwordهاست.
چند سالی است که در کشور ما یک رشته تحصیلی به وجود آمده که به Buzzword دنیای تحصیلات و همچنین اشتغال تبدیل شده است. موج کسانی که علاقهمندند تا با گرفتن این مدرک آینده شغلی خود را تضمین کنند و برند شخصی خود را بالا ببرند هر روز بیشتر میشود. برخی بدون اطلاع از اینکه ذات این رشته چیست و برای چه به وجود آمده و به درد چه کسی میخورد به دلیل جذابیتهای ظاهری اسمش (شاید چون اسمش انگلیسی است!) جذب آن میشوند و البته بسیاری هم با آگاهی و با هدفی خاص آن را دنبال میکنند. چه بخواهیم و چه نخواهیم MBA به برند رشتههای تحصیلی تبدیل شده است.
پس از سؤالها و نظرات بسیاری که خوانندگان بیزینس ترند در مورد این رشته داشتند و با توجه به اینکه گردانندگان مجله بیزینس ترند فارغالتحصیل همین رشته هستند بر آن شدیم تا در این مطلب اختصاصی به تمامی سؤالات در این زمینه پاسخی جامع داده و به بررسی پیدا و پنهان این رشته پر طرفدار بپردازیم.
MBA چیست
اولین قدم در شناخت هر پدیدهای شناخت نام آن است. MBA مخفف Master of Business Administration است. این نام با دقت تمام انتخاب شده است. Master به معنی کارشناسی ارشد، Business همان بیزینس یا کسبوکار و Administration یعنی اداره و مدیریت کردن. پس MBA یعنی کارشناسی ارشد در اداره و مدیریت کردن یک کسبوکار. دقت کنید که در اسم از کلمه Management استفاده نشده چون MBA فقط قائل به مدیریت صرف نیست و میخواهد هم مدیریت را یاد بدهد و هم اداره اجرایی یک کسبوکار را. همچنین از کلمه Business استفاده شده نه Organization چون هدف MBA اداره یک کسبوکار سودآور است و نه لزوماً یک سازمان بوروکراتیک.
تاریخچه MBA در دنیا
MBA همان طور که انتظار میرود از مهد مدیریت دنیا یعنی ایالات متحده آمریکا به وجود آمده است. در اواخر قرن ۱۹ و با هر چه صنعتی تر شدن کشور آمریکا نیاز به رویکردی علمی به مدیریت و کسبوکار هر چه بیشتر احساس میشد. بدین ترتیب اولین مدرسه کسبوکار دنیا با نام Tuck Business School در دانشگاه Dartmouth در نیوهمپشایر به وجود آمد که البته نسل قبل از رشته MBA یعنی کارشناسی ارشد تجارت (Commerce) در آن تدریس میشد. ولی اولین رشته تحصیلی با نام MBA در سال ۱۹۰۸ توسط دانشگاه معظم هاروارد پایهگذاری شد. طراحی دروس این رشته در سال اول حیاتش از مطالعات علمی تیلور در مورد مدیریت الهام گرفته بود. پس از آن دیگر دانشگاههای بزرگ آمریکا مانند MIT و دانشگاههای آلاباما و شیکاگو نیز این رشته را وارد برنامه درسی خود کردند. در اروپا نیز دانشگاه فرانسوی INSEAD یا موسسه کسبوکار اروپا اولین باردر سال ۱۹۵۷ MBA را وارد این قاره کرد. پس از آن بود که MBA به طور فزایندهای همهگیر شد و در سرتاسر دنیا از آسیا و اقیانوسیه تا آفریقا نیز حضور پیدا کرد.
ورود MBA به ایران
اولین بار و همزمان با افزایش موج گرایش جهانی به MBA این رشته قبل از انقلاب اسلامی و با همکاری دانشگاه هاروارد در مرکزی با عنوان International Center for Management Studies یا ICMS ارائه شد ولی پس از دو دوره فارغالتحصیل ارائه دادن و با وقوع انقلاب منحل شد. پس از انقلاب و پس از وقفهای طولانی اما به دلیل احساس نیاز شدید کشور به علمی شدن مدیریت کسبوکارها در ایران اولین مدرسه کسبوکار توسط دانشگاه صنعتی شریف و دکتر علینقی مشایخی (فارغالتحصیل دکترای مدیریت از دانشگاه MIT و چهره ماندگار کشور) در سال ۱۳۷۸ و تحت عنوان دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف راهاندازی شد و به ارائه رشته MBA پرداخت. دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف با مدیریت به جای دکتر مشایخی اقدام به جذب نخبههای کشور در رشتههای فنی مهندسی به خصوص فارغالتحصیلان دانشگاه صنعتی شریف کرد و جمعی از اساتید برتر مدیریت کشور را که فارغالتحصیلان دانشگاههای معتبر دنیا بودند گرد هم آورد.
بعد از دانشگاه صنعی شریف سایر دانشگاههای برتر کشور مثل دانشگاه تهران و خواجه نصیر نیز به تاسی از این دانشگاه رشته MBA را وارد لیست رشتههای خود کردند و این روند به دیگر دانشگاههای کشور نیز گسترش یافت. موفقیت اولین فارغالتحصیلان این رشته در سازمانهای بزرگ کشور باعث شد سازمانها هر روز بیشتر نیاز خود را از طریق این فارغالتحصیلان برطرف کنند. در سالهای اخیر مؤسسات خصوصی و دولتی بسیاری مثل موسسه ماهان و بهار و سازمان مدیریت صنعتی نیز اقدام به ارائه مدرک معادل MBA میکنند.
فرآیند تحصیل در رشته MBA در ایران
رشته MBA فقط دوره کارشناسی ارشد را شامل شده و دوره کارشناسی ندارد. بنابراین فارغالتحصیلان رشتههای مختلف دوره کارشناسی در دوره کارشناسی ارشد وارد این رشته میشوند. (یکی از مزایای شرکت در آزمون سراسری MBA این است که میتوانید آن را به عنوان رشته دوم امتحانی خود انتخاب کرده و در آزمون رشته دوره کارشناسیتان نیز شرکت کنید.) اصولاً هدف اصلی از راهاندازی MBA افزودن دید علمی مدیریت به کسانیست (به خصوص فارغالتحصیلان رشتههای فنی و مهندسی) که در رشتههای دیگری تخصص دارند و قصد دارند به تأسیس یا اداره یک کسبوکار با تلفیق مهارتهای مدیرتی و فنی خود بپردازند. به همین دلیل MBA در دسته رشتههای علوم انسانی قرار میگیرد.
تحصیل در رشته MBA در دنیا معمولاً نیازمند داشتن چندین سال سابقه کار، گذراندن آزمون هوش و استعداد تحصیلی (GMAT)، ارائه مقالات علمی و توصیهنامههای معتبر از اساتید دورههای قبلی است.
اما در ایران به دو روش میتوان MBA خواند:
از طریق دانشگاهها و با گرفتن مدرک کارشناسی ارشد MBA
از طریق مؤسسات آموزشی و با گذراندن دورههای کوتاه مدت و بلندمدت MBA
اگر بخواهید از طریق دانشگاه MBA بخوانید باید از کنکور سراسری سختی عبور کنید. سخت نه به دلیل دروس دشوار بلکه به دلیل رقابت بسیار بالا آن هم بین نخبهترین و بااستعدادترین فارغالتحصیلان رشتههای فنی که قصد ادامه تحصیل در رشته قبلی خود را ندارند. دروسی که باید در کنکور سراسری از پس آنها بر بیایید شامل موارد زیر است:
۱- ریاضی ۱ و ۲ فنی و مهندسی: مغز یک MBA باید از توانایی تجزیه و تحلیل بالایی برخوردار باشد. به این دلیل اگر چه در خود دروس تحصیلی MBA خیلی خبری از ریاضیات و اعداد و ارقام نیست ولی برای ورود به این رشته باید این توانایی خود را اثبات کنید. پس معمولاً پیشنهاد میشود افرادی که از پیشینه ریاضی و فنی قوی برخوردار هستند برای این رشته اقدام کنند.
۲- هوش و استعداد تحصیلی(GMAT): جیمت شامل سؤالات مربوط به ریاضیات و آمار مقدماتی، هوش، استدلال منطقی و ادبیات است. این ماده امتحانی آزمونی بینالمللی نیز جهت رتبهبندی متقاضیان رشتههای مدیریتی نیز دارد که هوش و استعداد تحصیلی در واقع مقیاس کوچکی الهام گرفته از آن است.
۳- زبان عمومی و تخصصی: از آزمون زبان رشته MBA با عنوان Sample TOEFL یا نمونه آزمون تافل یاد میشود و یک دفترچه جداگانه را در کنکور به خود اختصاص داده است. برای تحصیل در رشته MBA باید سطح زبانی فوقالعاده ای داشته باشید تا از مراجع درسی بینالمللی و درسهایی که به زبان انگلیسی ارائه میشوند بهره ببرید. البته در آزمون زبان کنکور برخلاف آزمون مدیریت اجرایی خبری از اصطلاحات تخصصی مدیریت نیست و فقط سطح کلی زبان شما مورد سؤال قرار میگیرد. پس اگر زبان انگلیسی شما سطح ضیفی دارد خیلی روی این رشته حساب نکنید.
رتبه شما برای امید به قبولی داشتن در این رشته در دانشگاههای سراسری باید تا حداکثر ۱۰۰۰ باشد. رتبه برای دانشگاه صنعتی شریف زیر ۱۰۰ (روزانه و شبانه) و به ترتیب دانشگاههای دیگر قرار میگیرند. (البته دانشگاه صنعتی شریف از دانشجویان مقطع لیسانس خود تعدادی را به صورت Credit یا اعتباری و با شرط معدل و مصاحبه بدون کنکور پذیرش میکند.)
در دانشگاههای معتبر دنیا معمولاً شرط داشتن تجربه کاری یکی از لازمههای ورود به رشته MBA است. منطقی هم به نظر میرسد که یک فرد وقتی در کلاس درس با یک موضوع مواجه میشود اگر در میدان عمل به آن برخورد کرده باشد کاملاً بهتر میتواند آن را درک کند و در نتیجه تأثیرگذاری آموزش به شدت افزایش مییابد. ولی به دلایل مختلف این رشته در دانشگاههای ایران شرطی برای سابقه کاری داشتن افراد قائل نمیشود.
در مورد دانشگاههای ارائهدهنده رشته MBA در ایران باید گفت که طبق تجربیات به دست آمده متأسفانه فقط دانشگاه صنعتی شریف و تا حدودی دانشگاه تهران واقعاً MBA تربیت میکنند و سایر دانشگاهها هنوز یا در سطوح اولیه این رشته ماندهاند و یا همان رشته مدیریت را تحت عنوان MBA ارائه میکنند.
توجه کنید که MBA با رشتههایی مثل مدیریت اجرایی، مدیریت بازرگانی، مدیریت صنعتی و سایر شاخههای مدیریت تفاوت اساسی دارد. مدیریت اجرایی یا EMBA(Executive MBA) در کشورهای پیشرفتهبه دورههای MBA ای گفته میشود که خاص افراد پرتجربه، شاغل و دارای وقت کم(Executiveها) طراحی میشود. اما در ایران مدیریت اجرایی چیزی بیشتر از یک شاخه از مدیریت که به مباحث اجرایی مدیریت میپردازد نیست. مدیریت بازرگانی و مدیریت صنعتی نیز همین گونه هستند و فقط به جنبههای بازرگانی و صنعتی مدیریت میپردازند. حال آنکه MBA تمام فرآیندهای مربوط به یک کسبوکار از تأسیس تا طراحی و تولید و عملیات و مدیریت نیروی انسانی و استراتژی و بازاریابی و مالی و بسیاری زمینههای مربوط به کسبوکار را در بر میگیرد.
رشته MBA رشتهای وقتگیر، حجیم ولی بسیار کاربردی است. شما در این رشته برخلاف دیگر رشتههای کارشناسی ارشد ۵۷ واحد درسی شامل مباحث درسی در حوزههای اقتصادی و مالی، استراتژی، مدیریت عملیات، بازاریابی، کارآفرینی و منابع انسانی خواهید گذراند. این رشته در دانشگاه صنعتی شریف و در اکثر دانشگاههای معتبر دنیا فاقد تز یا پایان نامه است ولی هر درس حتماً دارای پروژهای پایانی و عملیاتی است که علاوه بر تمرین کار تیمی دانشجویان مجبورند مباحث خوانده شده را در شرکتهای واقعی به صورت مطالعه موردی پیادهسازی کنند. هر چند یک MBA اصولاً باید هدفش راهاندازی یک کسبوکار و کارآفرینی باشد ولی آنها میتوانند در سازمانها نقشهای مدیریتی و مشاورهای نیز ایفا کنند. بدین منظور معمولاً بسته به دانشگاه محل تحصیل از هر دانشجوی MBA خواسته میشود تا وارد یکی از گرایشهای تخصصی این رشته شود.
ولی اگر از طریق دورههای کوتاه مدت و بلندمدت و مؤسسات کسبوکاری که با گرفتن مبالغ هنگفت به شما مدرک MBA میدهند بخواهید اقدام کنید باید بگوییم که حتماً بسیار در انتخاب خود دقت کنید. بسیاری از این مؤسسات فقط جهت خالی کردن جیب علاقهمندان و سوار شدن بر موج روزافزون گرایش به MBA طراحی شدهاند. در این راستا مؤسساتی مثل سازمان مدیریت صنعتی و سپس موسسه ماهان به دلیل سوابق بالا و استفاده از اساتید قوی در این زمینه از کیفیت مناسبی برخوردار هستند. البته اگر میخواهید مدرک کارشناسی ارشد MBA بگیرید و توانایی دارید پول خوبی صرف این کار کنید پیشنهاد ما دورههای پولی دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران در پردیس کیش و دورههای MBA دانشگاه امیرکبیر و علم و صنعت(که آنها نیز هزینه زیادی دارند) است که البته نیاز به شرکت در آزمون ورودی و تواناییهای بالای زبان انگلیسی دارند.
بازار کار MBA
یک فارغالتحصیل MBA معمولاً پس از فارغالتحصیلی یکی از راههای زیر را بر میگزیند:
یا پس از تحصیل کسبوکاری راه انداخته و کارآفرینی میکند.
یا در سازمانها بسته به گرایشش در یکی از پستهای خوب سازمان مشغول به کار میشود.
یا در شرکتهای مشاوره به دادن مشاورههای مدیریتی به سازمانها مشغول میشود.
یا جهت ادامه تحصیل در مقطع دکترا اقدام میکند.
(که در دنیا به دلیل ذات بیشتر کاربردی و کمتر آکادمیک این رشته زیاد توصیه نمیشود افراد دکترا بخوانند ولی در ایران به دلایلی مثل نبود روحیه کارآفرینی، کمبود شغل و به تعویق انداختن خدمت سربازی و همچنین فرصت خوب ادامه تحصیل و زندگی در کشورهای پیشرفته با توجه به علاقه آنها به جذب فارغالتحصیلان نخبه این رشته، تعداد زیادی از دانشجویان به خصوص دانشگاه صنعتی شریف با وجود سختی گرفتن پذیرش به دلیل تقاضای بالای داخلی کشورهای پیشرفته برای این رشته، این راه را متأسفانه انتخاب میکنند. لازم به ذکر است که دکترای رشته MBA تحت عنوان DBA در ایران از طرف وزارت علوم در هیچ دانشگاهی ارائه نمیشود و فقط برخی مؤسسات این دوره را ارائه میکنند.)
به جرئت میتوان گفت که هر سازمانی در هر صنعت و کسبوکاری که باشد به یک یا چند MBA احتیاج دارد. چون MBA به صورتی کلی و فارغ از صنعتی که سازمان در آن قرار دارد تمام ابعاد کاری آن را از تولید و عملیات تا بازاریابی و استراتژی و مالی و منابع انسانی تحت پوشش قرار میدهد. البته خب بنا بر گرایش تخصصی فرد ممکن است وی به کاری خاص گمارده شود.
همچنین یک MBA پس از کسب تجربیات لازم بهترین فرد برای ارائه مشاوره مدیریتی به مدیران سازمانهاست و MBAهای بسیاری پس از فراغت از تحصیل و کسب تجربه یا اقدام به تأسیس یک شرکت مشاوره مدیریت میکنند یا در این شرکتها مشغول به کار میشوند.
علاوه بر اینها اگر یک MBA باشید باید بدانید که شما با توجه به تواناییها و آموختههایتان ساخته شدهاید تا یک کسبوکار جدید را راهاندازی کنید. بنابراین کارآفرینی با توجه به احتیاج مبرم کشور به آن و جای کار بالا یکی از گزینههای خوب پیش روی یک MBA در ایران است.
در مجموع باید گفت که بازار کار ایران تشنه جذب فارغالتحصیلان MBA است و این روند تا سالیان پیش رو نیز ادامه خواهد یافت. این امر را از رشد بیرویه اقبال عمومی به این رشته و به تبع آن رشد قارچ گونه مؤسساتی که مدرک MBA ارائه میکنند نیز میتوان دریافت. البته کیفیت اکثراً پایین این دورهها و ضعف حتی برخی دانشگاههای کشور در درک درست MBA میتواند روی دید کارفرمایان نسبت به فارغالتحصیلان این رشته موثر باشد و این تهدیدی برای آنها محسوب میشود. ولی به هر حال و در هر صورت شما اگر رشته MBA را درست درک کرده باشید و از تواناییهای مربوطهتان بتوانید درست استفاده کنید نه تنها به راحتی در بهترین سازمانها مشغول به کار خواهید شد بلکه دیری نخواهد گذشت که خودتان در مقام جذب MBAها برای سازمان تحت مدیریت خود قرار خواهید گرفت! به قول یکی از اساتید دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف:
«شما بهترین مهندس دنیا هم که باشید، باید زیر دست یک مدیر کار کنید!»