اندرو کارنگی (Andrew Carnegie) در دانفرملاین اسکاتلند در ۲۵ نوامبر ۱۸۳۵ متولد شد. او پسر اول ویلیام کارنگی، یک بافنده و رهبر محلی چارتیستها (که در پیبهبود شرایطزندگیطبقه کارگردربریتانیا بودند)، و مارگارت کارنگی، دختر توماسموریسون، یک کفشساز و اصلاحطلب سیاسی و اجتماعی، بود.
مهاجری در سن ۱۳ سالگی
کسبوکار نساجی دستی ویلیام کارنگی به دنبال صنعتیسازی شروع به افول کرد، و در سال ۱۸۴۸ خانواده کارنگی به ایالاتمتحده مهاجرت کردند و در آلگنی پنسیلوانیا سکنی گزیدند. در آنجا، در سن ۱۳ سالگی، اندرو کار خود را بهعنوان مسئول رساندن قرقرهها در یک کارخانه پنبه آغاز کرد. او که علاقه شدیدی به مطالعه داشت، از سخاوت یک شهروندی آلگنی بهره برد که کتابخانهای را برای پسران کارگر آن محل ایجاد کرده بود. کتابها بخش اعظم آموزش او را فراهم کردند همینطور که او از یک پیامرسان وسترن یونیون به یک اپراتور تلگراف و سپس به یک دسته سمتهای دیگر تغییر شغل داد که درنهایت به سرپرستی بخش غربی راهآهن پنسیلوانیا ختم شد.
کارآفرین جوان
کارنگی، درحالیکه هنوز برای راهآهن کار میکرد، در شرکت جدیدی که واگنهای تختخوابدار تولید میکرد، سرمایهگذاری نمود. پسازآن، او سرمایهگذاریهای خود را گسترش داد تا ساختپل،لکوموتیو وریل را نیز در بربگیرد. او در سال ۱۸۶۵، اولین شرکت خود را، شرکت پلسازی کیستون (Keystone Bridge Company)، و در سال ۱۸۷۳، اولین کارخانه فولاد خود را تأسیس کرد.
شراکت با کارگران خود
شرکتهای کارنگی بهصورت شرکتهای مشارکتی و نه سهامی تأسیس شدند. این امر همراستا با این نگرش کارنگی بود که «باید کارگر با سرمایهدار شریک باشد، مرد امور تجربه تجاری خود را میآورد، و کارگر در کارخانه مهارت فنی خود را در اختیار شرکت قرار میدهد، هر دو صاحب سهامی هستند و به یکمیزان به موفقیت تلاشهای مشترکشان علاقهمند هستند.» کارنگی افراد جوانی را با استعدادهای استثنایی بهعنوان دستیاران خود برای مدیریت سازمان جذب کرد. شرکت فولادسازی او رونق گرفت و زمانی که در سال ۱۹۰۱ کارنگی شرکت را به J.P. Morgan فروخت، شرکت کارنگی بیش از ۴۰۰ میلیون دلار ارزشگذاری شد.
تولد یک نیکوکار
فعالیتهای نیکوکارانه اندرو کارنگی حدود سال ۱۸۷۰ آغاز شد. او را بیش از هر چیزی بهواسطه کتابخانههای عمومی رایگانش میشناسند. او اولین کتابخانه را در زادگاه خود، دانفرملاین، در سال ۱۸۸۱ احداث نمود و به دنبال آن در ۲۵۰۹ محل در مناطق انگلیسیزبان کتابخانههای مشابهی را ایجاد نمود.
ثروتمندان بهمنزله «امانتداران»
در سال ۱۸۸۹ او کتاب انجیل ثروت (The Gospel of Wealth) را به نگارش درآورد که در آن او با قاطعیت این دیدگاه خود را بیان کرد که ثروتمندان صرفاً «امانتداران» ثروت خود هستند و ازنظر اخلاقی ملزم هستند آن را به شکلی توزیع کنند که رفاه و سعادت مردم معمولی را ارتقاء دهد. کارنگی نویسنده پرکاری بود، اما مشهورترین نقلقول او برگرفته از انجیل ثروت اوست: «مردی که ثروتمند بمیرد، بیآبرو مرده است. اندوختههای مالیتان را هرگز به بازماندگانتان نسپارید، چون بر روی پای خویش نخواهند توانست ایستاد. به هیئت و بنیاد نیز وامگذارید، چون عاقبت برخلاف خواستههایتان عمل خواهند کرد. ثروتتان را خود وقف کنید، نه بهعنوان بخشش و صدقه، بلکه بهعنوان هدیه به مؤسسات عمومی که در خدمت بشریت میکوشند.»
نیکوکار تماموقت
زمانی که کارنگی در سال ۱۹۰۱ از کار کنارهگیری کرد، او با جدیت تصمیم گرفت ثروت خود را توزیع کند. علاوه بر کتابخانهها، او صدها ارگ کلیسایی به جوامع محلی اهداء کرد. ثروت کارنگی در احداث کالجها، مدارس، سازمانهای غیرانتفاعی و انجمنهای متعددی هم در آمریکا و هم در اسکاتلند و سرتاسر جهان نقش داشت. برجستهترین اقدام او، هم ازنظر پولی و هم ازنظر ماندگاری تأثیرگذاری، تأسیس چندین تراست و نهاد وقفی با نام خودش بود.
اندرو کارنگی تا زمان مرگش در سال ۱۹۱۹، حدود ۳۵۰ میلیون دلار از ثروت خود را اهداء کرده بود، اما آوازه سخاوتمندی او با فعالیت تراستها و نهادهایی که او وقف نمود، همچنان طنینانداز است.